بسیاری از افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD)، ابطال عاطفی[۱] را تجربه کرده‌اند. در حقیقت برخی از کارشناسان بر این باورند که ابطال عاطفی در دوران کودکی ممکن است عاملی باشد که خطر ابتلا به اختلال شخصیت مرزی را در نوجوانی یا بزرگسالی افزایش می‌دهد.

ابطال عاطفی چیست؟

ابطال عاطفی بدین معنی است که یک نفر به شما این پیام را منتقل می کند که احساسات شما واقعی و صحیح نیستند، نامعقول یا غیر منطقی اند، یا باید پنهان و مخفی شوند.

برای مثال، زمانی که یک کودک مملو از وحشت است، والدین ممکن است به او بگویند: "این بچه  بازی را ول کن، چیزی نیست که ازش بترسی". این واکنش یک ابطال عاطفی است؛ تنها به کودک این پیام منتقل نمی‌شود که احساساتش نامعتبر و غیر صحیح است، بلکه  بیان می شود که برای داشتن احساسات، ضعیف و ناتوان است.

از طرف دیگر، یک والد ممکن است چنین پاسخ دهد: "من درک می‌کنم که تو احساس ترس می‌کنی. به من بگو چه اتفاقی داره می‌افته که تو را اینقدر ترسانده" این یک واکنش تائیدی است؛ به کودک می‌گوید که احساسات آن‌ها مورد احترام است (حتی اگر والدین موافق نباشند که یک دلیل عینی برای ترسیدن وجود دارد).

ابطال عاطفی و اختلال شخصیت مرزی

بسیاری از کارشناسان بر این باورند که ابطال عاطفی، به ویژه در دوران کودکی و نوجوانی، ممکن است یکی از عواملی باشد که منجر به ایجاد اختلال شخصیت مرزی شود.

دکتر مارشال لاینن[۲] روان‌شناس بالینی که رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) را ابداع کرده است، مطرح می کند که "محیط ابطال عاطفی" یا محیطی که واکنش‌های احساسی فرد به طور مداوم با ابطال یا تنبیه روبرو می‌شوند، در تعامل با عوامل دیگر می تواند منتج به ایجاد اختلال شخصیت مرزی شود.

در الگوی دکتر لاینن، کودکان در معرض خطر ابتلا به BPD، با زمینه بیولوژیکی برای واکنش‌های احساسی شدید به دنیا می‌آیند. متاسفانه احتمال دارد این واکنش‌های احساسی و عاطفی قوی با ابطال عاطفی مواجه شوند. این ابطال عاطفی ممکن است (نه الزامن) در قالب سواستفاده، آزار و یا بی‌توجهی رخ دهد.

مهم است توجه داشته باشیم که در این الگو، اثر متقابلی بین احساسات  کودک و محیط وجود دارد. از آنجا که این کودکان واکنش‌های احساسی بالایی به وضعیت‌هایی دارند که دیگران ممکن است نسبت به آن واکنشی نداشته باشند، بنابراین احتمال اینکه احساسات آن‌ها طرد و ابطال شود بیشتر است. اگر والدین یا مراقبین، واکنش های کودک را به عنوان واکنش افراطی و مبالغه آمیز تلقی کنند، به احتمال زیاد با رفتارهایی به او پاسخ می‌دهند که احساسات کودک را سرخورده و دلسرد می‌کنند.

متاسفانه تضعیف و سرکوب واکنش‌های عاطفی کودک، به خصوص اگر آن کودک از لحاظ خلق و خوی مستعد بروز احساسات قوی باشد، برای آرام کردن وی احتمالا کارساز نیست. بلکه در عوض به احتمال زیاد واکنش احساسی کودک افزایش یافته و منجر به تشدید احساسات او می‌شود. علاوه بر این، این کودک ممکن است فرصت یادگیری نحوه مدیریت موثر احساسات خود را از دست بدهد، که می تواند موجب اختلال و ناسازگاری احساسی بیشتر در مسیر رشد او شود.

آیا ابطال عاطفی باعث اختلال شخصیت مرزی می شود؟

در الگوی دکتر لاینن درباره BPD، ابطال عاطفی به عنوان عامل خطرساز و بالقوه در نظر گرفته می شود و شواهدی قوی از ارتباط بین سوء رفتار در دوران کودکی و اختلال شخصیت مرزی وجود دارد (اشکال مختلف از بدرفتاری مانند بی‌توجهی عاطفی و آزار و سوءاستفاده جسمانی، ذاتا ابطال عاطفی محسوب می شوند). علاوه بر این، تحقیقات نشان داده‌است که نشانه ها و علائم بیماری اختلال شخصیت مرزی با گزارش‌هایی از رخ دادن ابطال عاطفی در دوران کودکی همراه است.

اما هیچ راهی برای دانستن این که آیا ابطال عاطفی، دلیلی برای ابتلا به BPD است، وجود ندارد. چرا که بیشتر تحقیقات در مورد این موضوع، گذشته‌نگر[۳] است (به این معنی که پژوهشگر از افراد می‌خواهد تجربیاتی که قبلا در زندگی آن‌ها اتفاق افتاده است را بیان کنند و این گزارش‌ها می‌تواند از روی تعصب و نامعتبر باشد) و این تحقیقات نمایانگر همبستگی ارتباطی است، یعنی ارتباط و همراهی ابطال عاطفی و اختلال شخصیت مرزی را نشان می دهد، اما نمی‌تواند نتیجه‌گیری کند که ابطال عاطفی عامل ایجاد اختلال شخصیت مرزی است.

 چگونه عزیزان می‌توانند ایجاد تایید عاطفی[۴] کنند.

اگر کسی را که دارای اختلال شخصیت مرزی است دوست می‌دارید و در حال خواندن این مقاله هستید، ممکن است متوجه شده‌ باشید که برخی از عکس العمل‌های شما نسبت به احساسات وی، به نوعی ابطال عاطفی ‌است. از آنجا که فرد دارای BPD واکنش‌هایی شدید به حوادث به ظاهر کم‌ اهمیت دارد، تائید مداوم چنین واکنش هایی باید بسیار سخت باشد. با این حال یادگیری برخی مهارت‌ها برای افزایش رفتارها و عکس العمل‌هایی بر پایهء تایید عاطفی، در واقع می‌تواند به کاهشِ شدت واکنش‌پذیری عزیزانتان کمک کند.

[۱] Emotional invalidation
[۲] Marsha linehan
[۳] Retrospective
[۴] Emotional Validation